شاهزاده ام کیارادشاهزاده ام کیاراد، تا این لحظه: 11 سال و 19 روز سن داره

شاهزاده خونه ما

27ماهگی

سلام نفس مامان،عشق مامان،بازم روزا به سرعت گذشت ویک ماه بزرگترشدی،27ماهه شدی گلکم،فکرشومیکنم اصلاباورم نمیشه چه زود میگذرن روزا،چقد زود داری بزرگ میشی،چه زود وارد این دنیای پراز آدمای خوب وبد میشی،گاهی نگران میشم ازاین همه گذشت به سرعت این روزها،نگران تومیشم نگران آیندت،نگران اینکه نکنه بخوای بابت یه اتفاق یاهرچیزی غم تو چشات بیاد،حتی فکرشم عذابم میده،بازم مثل همیشه به خداتوکل میکنمو ازش میخوام همیشه توروازهمه ی بدیهای این  زمونه حفظ کنه وخودش همیشه مراقبت باشه. 27ماهگیت مبارک باشه پسرگلم،ایشاا...27 سالگیتو ببینم،دامادیتو ببینم دیگه هیچی نمیخوام ازخدا،این یک ماهم گذشت و تویک ماهه نصف روز رو دور ازمابودی،خداروشکر خیلی مهد...
22 مرداد 1394

26ماهگی

سلام به گل پسر نازو دوست داشتنیم،باز اومدم برات بگم،ازاینروزایی که گذشت بگم،ازهمه اتفاقات تلخ وشیرین این ماه بگم.بالاخره بابایی تو رو برد مهدکودک،منم دیگه مخالفت نکردم،روز اول خودم باهات اومدم،ازهمون اول صبح تا ظهر اونجا پیشت بودم،که هم یه کم عادت کنی وهم اینکه خودمم ببینم چه جور محیطیه،بچه هارو ببینم،همچنین رفتار خاله ها ومدیر مهد بابچه هارو ببینم،چون آروین پسر عمه مریمم توهمون مهد بود برات بهتر بود،زیاد نترسیدی ودوست داشتی بری با بچه ها بازی کنی ولی از کنار منم نمیرفتی،ازیه طرف ترس داشتی ازطرف دیگه هم خجالت میکشیدی یه کم،خلاصه دوساعتی گذشت ودیدی بچه ها باهم بازی میکنن یه کم بهتر شدی وخودتم دنبالشون رفتی،ولی رب ساعتی یدفعه میومدی ببینی من ...
22 مرداد 1394

25ماهگی

سلام به عشقم،یکی یه دونه ی قلبم،همه ی امیدم،باز بعد از کلی تاخیر اومدم پست 25 ماهگیتو کامل کنم،کامپیوترخونه خراب شده بود بس تو خاموش روشنش کردی،واسه همین دیگه خیلی دیرشد!جونم برات بگه که بالاخره از پوشکم گرفتمت،راااحت شدم،گرچه ازدوماه پیش گرفتمت ولی شبا موقع خواب پوشکت میکردم هنوز،تااینکه یکی ازدوستام گفت دیگه توخوابم پوشکش نکن،فوقش یکی دوشب جیش میکنه دیگه یاد میگیره،منم دیگه توخواب پوشکت نکردم ازهمون شب اول اصلا جیش نکردی،منم خوشحااال ازاین پیروزی!فقط یکی دوشب جیش کردی که اونم بخاطر هندوونه ای بود که شب خوردی،کلا خیـــــــــلی هندوونه دوست داری،هرچی بخوری سیر نمیشی،تنها بدی که داری خیییلی به منوبابایی وابسته ای،بدون مایک دقیقه هم خونه ماما...
22 مرداد 1394
1